[ad_1]
زلزلههای آرام، زلزلههایی غیرممتد یا لرزشهایی نظیر زمینلرزه هستند منتهی با این تفاوت که در انواع معمول زمینلرزه انرژی تنها ظرف چند ثانیه یا چند دقیقه آزاد میشود اما در زلزلههای آرام انرژی در خلال یک دوره نسبتا طولانی از چند ساعت گرفته تا چند ماه آزاد میشود. این لرزشها نخستین بار توسط دستگاههایی که تنشهای بلندمدت را ثبت میکنند، شناسایی شد. اما بهتازگی مشخص شده که اغلب زلزلههای آرام با ارتعاشات و نوسانات گوناگونی همراه هستند. این زلزلهها میتوانند دورهای و نامنظم باشند و البته برخی معتقدند که این نوع از زلزلهها قابل پیشبینی هم هستند. پیش از این زلزلههای آرام کلید گمشده حلقه میان ارتعاشاتی که سطح را میلرزانند با ارتعاشات عمیقتر بودند. اما دانشمندان پس مدتها متوجه شدند که درک زلزلههای آرام میتواند شناخت و یا حتی متوقف کردن زلزلههای با مقیاس بیشتر را هم در پی داشته باشد.
چندین سال است که دانشمندان درباره زلزلههای آرام آگاهی به دست آوردهاند، لرزشهای مختصری که گاه چند روز، چند هفته و یا حتی چند ماه به درازا میکشدد. اما سؤال اصلی اینجا است که آیا ایجاد چنین لرزشهای آرامی سبب افزایش خطر وقوع زلزلههای منظم از نوع بزرگ مقیاس و سریع میشود و یا بالعکس خطر وقوع آنها را کاهش میدهد؟
انواع زلزلههای آرام
تاکنون متخصصین زلزلهشناسی دو نوع از زلزلههای آرام را شناسایی کردهاند: سطحی، عمیق یا ژرف. زلزلههای آرام از نوع ژرف در عمق ۱۸ الی ۲۴ مایلی زمین (۳۰ الی ۴۰ کیلومتری) به وقوع میپیوندند و چند دقیقه تا چند روز هم به طول میکشند. آنها لرزشهای مختصری را در پی دارند که از نظر مقیاس زمانی بیشتر از ۱ الی ۲ ثانیه طول نمیکشد. لازم به ذکر است که زلزلهها بر اساس موج انرژی که آزاد میکنند، اندازهگیری میشوند. زلزلههای آرام از نوع سطحی در عمق تقریبی ۳ مایلی (۵ کیلومتری) به وقوع میپیوندند و معمولا بزرگی آنها بین ۳٫۵ تا ۴ ریشتر است. نظیر سایر زلزلهها، این زلزلههای آرام نیز انرژی مازاد ناشی از حرکت لایههای سنگی را آزاد میکنند. بعد از اینکه لایهها این انرژی را آزاد کردند، یک لحظه سکون و آرامش ایجاد میشود و بعید است که در فاصله نزدیک زمانی مجددا زمینلرزههایی از این دست ایجاد شود.
کریس گولد فینگر (Chris Goldfinger) که یک زمینشناس آمریکایی است، میگوید: ” آنچه در خلال زلزلههای عمیق و سطحی اتفاق میافتد، برای مدت زمان مدیدی ناشناخته بود. مثلا اینکه آیا زلزلههای آرام انرژی خود را در سرتاسر منطقه تحت تأثیر آزاد میکنند؟ یا اینکه آیا زلزلههای عمیق و سطحی انرژی خود را مستقیما به مرکز منطقه تحت تأثیر منتقل ساخته و بعدها این انرژی وارده به مرکز است که منجر به گسستگیهای بیشتر میشود؟ ” عدهای از دانشمندان درصدد برآمدند که رابطه نامعلوم میان زلزلههای آرام مختلف را بررسی کنند. جهت رسیدن به جواب معمای زلزلههای آرام بایستی به نتایج تحقیقات یک دانشمند ژاپنی با نام هیتوشی هیروشی (Hitoshi Hirose) و همکارانش رجوع کرد. آنها مطالعات خود را در جنوب غربی ژاپن و در محلی با عنوان بونگو سویدو (Bungo Suido) پایهریزی کردند. گسل واقع در این محل تقریبا هر ۱۰۰ سال یکبار منجر به وقوع زلزلهای شدید میشود. آخرین گزارش از فعالیت این گسل به سال ۱۹۴۶ برمیگردد. زلزلهای به بزرگی ۷٫۲ ریشتر در پی فعالیت این گسل ایجاد شد و مرگ ۱۳۰۰ نفر را به دنبال داشت. از سال ۱۹۹۷ تاکنون هر ۶ سال یکبار زلزلههای سطحی در این منطقه گزارش شده است. زلزلههای عمیق و سطحی که این تیم آنها را اندازهگیری کرده، مشخص میکند که جنبشهای عمیق و سطحی با هم در ارتباطاند، شاید در واقع وقوع یکی سبب شکلگیری دیگری هم میشود. نتایج تحقیقات این گروه مبتنی است بر اینکه در فاصله بین این دو نوع زلزله نیز جنبشهایی اغلب به چشم میخورد اما از آنجا که لرزشهای لایههای حد واسط هیچگاه در دستگاههای لرزهنگاری ثبت نمیشود، گروه تحقیقاتی آقای هیروشی کار خود را معطوف به استفاده از ابزارهای GPS پیشرفته با دقت بالا کرده است. این ابزار توانایی اندازهگیری و ثبت کلیه لرزشها را دارد، یعنی علاوه بر لرزشهای معمول میتواند لرزشهای آرام حد واسط را هم ثبت کند. دادههای دستگاههای GPS با قطعیت کامل لرزشهای آرامی را در حد واسط لرزشهای عمیق و سطحی به ثبت رساندند، لرزشهایی فوقالعاده آرام.
موسسه تحقیقات ملی ژاپن زیرمجموعهای تحت عنوان علوم زمین و جلوگیری از وقوع بلایا دارد. آقای هیروشی هم که در این زیرمجموعه فعالیت میکند، میگوید: این لرزشها آنقدر آرام هستند که دستگاههای لرزهنگار آنها را ثبت نمیکنند. لرزشها ممکن است که برای چندین روز و حتی سالها ادامه پیدا کنند. علیرغم اینکه لرزشهای حد واسط آرام هستند اما این دلیل بر ضعف آنها نیست. هر لرزش حدودا ۷ ریشتر قدرت دارد، قدرتی معادل آنچه هایتی را در سال ۲۰۱۰ لرزاند. لرزشها نخست چندان مهم به نظر نمیآیند چراکه انرژی بهجای اینکه در چند ثانیه یا چند دقیقه آزاد شود در ظرف چندین ماه آزاد میشود. لرزشهای آرام را میتوان جزء علائم هشداردهنده قلمداد کرد.
یافتههای اخیر از این نظر مفید هستند که نشان میدهند لرزشهای آرام میتوانند فشاری را آزاد کنند که اگر آزاد نشود، به زلزلههایی با قدرت تخریب بالا منجر خواهد شد.
آقای گولد فینگر از دانشگاه ایالتی اورگان نیز بر این نکته تاکید دارد که بار تخریبی این فشار مضاعف در صورت عدم تخلیه بسیار زیاد خواهد بود. وی اضافه میکند که در محدوده گسلی اطراف بونگو سویدو، فشار مضاعفی در کل محدوده آزاد میشود بدون اینکه باعث تخریب ساختمانها شود. این مسئله بدان جهت اهمیت دارد که نشان میدهد محدودههایی با لرزشهای آرام میتوانند همچون مانعی باشند و از پراکنش لرزشهای بزرگ مقیاس جلوگیری کنند. آقای هیروشی در خاتمه میگوید لرزشهای آرام مشابهی در سایر نقاط جهان مشاهده شدهاند و این مسئله گویای آن است که این لرزشها میتوانند محدودههایی را جهت محدود ساختن لرزشهای بزرگ مقیاستر تعریف کنند. اما هر دو نوع لرزشهای آرام را نمیتوان در همه جا یافت و این حداقل نتیجهای است که تاکنون گروه تحقیقاتی بدان دست یافته است. اگر فشار و یا بار موجود در تمامی سطوح آزاد نشود، بدون شک لرزشهای آرام نمیتوانند نقشی را که باید در کاهش فشار ایفا کنند. از نظر آقای هیروشی این بسیار مهم است چرا که آنها توانستهاند زمان تقریبی زلزله بزرگ آتی را در چندین سال بعد پیشبینی کنند. همچنین تخمین فعالیت زلزلههای آرام میتواند در ارزیابی خطرات زلزله نقش موثری داشته باشد. یافتههای اخیر یک مسیر جدید تحقیقاتی را در پیش روی محققین قرار داده است؛ اما به عقیده اکثر دانشمندان هنوز راه زیادی تا حل کامل مسئله مانده است. با این حال آقای هیروشی با امیدواری اضافه میکند با وجود سختی تشخیص محدودههای ضربهگیر لرزشها، ممکن است رازی در پس ماجرا باشد که بعدها با پی بردن به آن بتوان بر مسائل دیگر نیز فائق آمد.
منبع: National Geographic
[ad_2]
لینک منبع