دنبال کننده ها

۱۳۹۶ آبان ۹, سه‌شنبه

تکنیک هایی برای داشتن یک شخصیت کاریزماتیک

[ad_1]


تابحال از خود سوال کرده اید که استیو جابز، بیل گیتس و بسیاری شخصیت های بزرگ دیگر چه ویژگی مشترکی دارند؟ دوست شان داشته باشید یا خیر همه این افراد کاریزما دارند. مدیران کاریزماتیک می توانند دنبال کنندگانشان را مجاب کنند که افرادی وفادار باشند و حتی سخت تر کار کنند. اما آیا برای تبدیل شدن به یک رهبر کاریزماتیک راه های مختلفی وجود دارد یا اینکه همه می توانند به یک روش به چنین سطحی دست پیدا کنند؟


پیش از آنکه به ادامه این مبحث بپردازیم ذکر یک نکته ضروری به نظر می رسد: اینکه افراد جذاب به لحاظ شخصیتی محبوبیت دارند اما اشخاص کاریزماتیک نیازی به این ویژگی ندارند.


البته تا به امروز تحقیقات مختلفی در مورد نحوه اثرگذاری افراد جذاب روی همکارانشان در محیط کار انجام شده اما آنطور که پژوهش ها نشان می دهد کاریزما به مجموعه متفاوتی از مهارت ها مرتبط می شود؛ بر این اساس کاریزما دربرگیرنده برقراری ارتباط (خواه از نوع کلامی یا متنی) با استفاده از استعاره و روایت گویی است و افراد همزمان از زبان بدن برای انتقال احساسات و پیام خود بهره می گیرند و اعتماد به نفس خوبی را از خود نشان می دهند.


بنیتو موسولینی روزنامه نگار، سیاستمدار و رهبر ایتالیای فاشیست در جنگ جهانی دوم



در مقابل افراد جذاب سعی می کنند ارتباط چشمی خود را با مخاطبانشان حفظ نمایند و با لبخندی که همیشه بر لب دارند آنها را مجبور کنند که در مورد خودشان حرف بزنند. آنها با مطرح کردن پرسش های شخصی و همدلی کردن، افراد را جذب خود می کنند در حالی که رهبران کاریزماتیک لزوما ارتباط مستقیمی با افرادی که تحت تاثیرشان هستند ندارند و از دور رویشان اثر می گذارند. به همین خاطر افراد جذاب محبوب هستند اما افراد کاریزماتیک نیازی به این ویژگی ندارند.


به گفته اولیویا فاکس (مربی مدیریت) شما می توانید شخصیتی کاریزماتیک داشته باشید بدون آنکه دیگران دوستتان بدارند. او برای روشن شدن صحبت هایش به استیو جابز اشاره می کند؛ فردی که به شدت از نظر برخی کارکنان اپل منفور بود اما شخصیتی عمیقا کاریزماتیک داشت.


او در ادامه به ذکر چند نمونه مختلف از کاریزما می پردازد:


  • کاریزمای «قدرت ستاره» یا Star Power که دسترسی به آن دشوار است و از آن جمله می توان به مرلین مونرو اشاره کرد که عاشق بازی کردن برای دوربین بود

  • کاریزمای تمرکز که به علاقمندی برای گوش دادن

  • و کاریزمای محبت که نلسون ماندلا را می توان اسطوره اش دانست

اثر کاریزما


تصویری از آدولف هیتلر رهبر کاریزماتیک آلمان نازی



تحقیقات نشان داده که رفتار کاریزماتیک مزایای زیادی هم با خود به همراه دارد. برای مثال وقتی ارزش هایی که یک رهبر تلاش در حفظ شان دارد با ارزش های مردمانی که سعی بر اثرگذاری روی آنها دارد همپوشانی داشته باشند یک «اثر کاریزماتیک» می تواند رخ دهد.


به گفته John Antonakis پروففسور رفتار سازمانی در دانشگاه لوزان: در این موارد افراد دوست دارند بیشتر شبیه شما باشند و از شما پیروی نمایند.


بنابراین فارغ از اینکه چقدر جذاب هستید اگر به عنوان مثال تلاش داشته باشید تا با ارائه سخنرانی کوتاهی برای ایده تان سرمایه جذب کنید چنانچه شخصیتی کاریزماتیک را از خود به تصویر بکشید به خاطر همان اصل علاقه دیگران به پیروی از شما احتمال آنکه به موفقیت دست پیدا کنید نیز بیشتر خواهد بود.


در پژوهشی که در سال ۲۰۱۵ میلادی انجام گرفت Antonakis و همکارانش دریافتند نیروهای موقت کمپینی که برای جذب سرمایه راه افتاده بود بعد از تماشای سخنرانی انگیزشی از پیش ضبط شده یک شخصیت کاریزماتیک در مقایسه با گروه دیگری از همکارانشان که صرفا مخاطب یک سخنرانی معمولی شده بودند ۱۷ درصد بیشتر سرمایه جذب کردند.


کاریزما همچنین می تواند تمایل مردم برای همکاری و تعاون را هم بالا ببرد. Antonakis در تحقیقی دیگر ویدیوی هنرپیشه ای را برای گروهی از افراد داوطلب نمایش داد که در آن هنرپیشه تلاش می کرد به شیوه ای کاریزماتیک افراد را دعوت به همکاری در یک بازی کند (که آن بازی نیز به نوعی در رابطه تصمیمات مالی بود). در انتها مشخص شد احتمال آنکه بازیکنان بنابر مصلحت جمعی مشارکت نمایند تا صرفا لذت بردن از بازی، بعد از تماشای ویدیو بسیار بیشتر می شود.


سزار چاوز رهبر کاریزماتیک حزب کارگران آمریکا



این اثرات چرا رخ می دهند؟ تحقیقات نشان می دهد که این اثرات به اعتماد بر می گردد. مطالعه ای که در سال ۲۰۱۶ در همین رابطه انجام شد نشان می دهد احتمال اعتماد کردن کارکنان به رهبران کاریزماتیک خود بیشتر بوده و در عوض این کارکنان نیز تمایل بیشتری برای کمک کردن به همکارانشان از خود نشان می دادند. آنها همچنین نسبت به آینده تیم نگران می شدند یا تعهداتی فراتر از آنچه در قراردادشان ذکر شده را نسبت به شرکت خود نشان میدادند.


Bjorn Michaelis از اساتید مدیریت دانشگاه لجستیک Kühne در آلمان و همچنین یکی از مولفان این پژوهش در این باره می گوید:


رهبران کاریزماتیک با ارائه ایده های مختلف به کارکنان خود نشان می دهند که توانایی بالایی دارند و همزمان وقتی برای مصلحت متقبل ریسک های شخصی می شوند حفظ یکپارچگی و انسجام را به آنها می آموزند.


می توانید خود را به گونه ای پرورش دهید که کاریزماتیک تر باشید؟

اگر تمایل دارید که این ویژگی را در خود بیشتر افزایش دهید باید بگوییم طبق پاره ای شواهد این کار چندان هم دشوار نیست و آنطور که ممکن است در وهله نخست به نظر برسد غیراکتسابی نیست.


این ویژگی تا حدود زیادی از راه و روش کاربرد کلمات و بیان نکات ریشه می گیرد. برای مثال در مجموعه ای از پژوهش ها، Antonakis مدیران میان رده یکی از شرکت های آلمانی و همچنین دانشجویان MBA را آموزش داد تا با بهره گیری از آنچه «تاکتیک های رهبری کاریزماتیک» می خواند شخصیتی کاریزماتیک تر پیدا کنند.


اینها شامل ۹ تاکتیک کلیدی کلامی می شوند که استعاره، داستان، حکایت، تضاد، فهرست و پرسش های بلاغی می شوند. براین اساس، سخنرانان باید اعتقادات اخلاقی شان را نشان دهند، احساسات مخاطبینی که هدف صحبت هایشان هستنند را با دیگران به اشتراک بگذارند، سطح توقعاتشان از خود را بالا ببرند و در نهایت اعتماد بنفس شان را به رخ مخاطبان بکشند. مدیرانی که در پروژه Antonakis یاد گرفتند این تاکتیک ها را به کار ببرند از نظر توانمندی و مهارت در سطح بالاتری نسبت به سایرین قرار گرفتند و همزمان اعتماد بیشتری را به خود جلب نمودند و اثرگذاری بیشتری هم روی دیگران داشتند.


از آنطرف دانشجویان MBA هم که آموزش های مذکور را دریافت نمودند تشویق شدند سخنرانی های خود را ضبط کنند و بعد از بررسی ها مشخص شد که این گروه با درنظر داشتن تاکتیک های یاد شده شخصیتی کاریزماتیک تر را در حین ارائه از خود به نمایش گذاشته اند.


مارگارت تاچر نخست وزیر اسبق انگلستان که به خاطر تصمیمات سفت و سخت خود به بانوی آهنین شهرت داشت



مارگارت تاچر خصوصا به خاطر پرسش های بلاغی و استفاده از این تاکتیک ها شخصیتی بی نهایت کاریزماتیک داشت. سخنرانی نخست وزیر انگلستان در نشست حزب محافظه کار این کشور در سال ۱۹۸۰ میلادی با عنوان «زنان برای دور زدن نیستند» مملو از این ترفندهای کلامی بود و به خوبی شخصیت کاریزماتیک او را به تصویر می کشید.


اما صرفا استفاده از کلمات نیست که در این امر اهمیت دارد. زبان بدن، ژست ها، حالات چهره و تون صدا نیز در انتقال احساسات تاثیر دارند و باید همخوانی لازم را با پیام شما داشته باشند.


Antonakis در این باره می گوید:


آنچه باید انتقال دهید احساسی است که هماهنگ با کلام تان است. برای آنکه مردم باورتان کنند باید قابل اعتماد باشید.


فاکس که در زمینه تربیت مدیرهای کاریزماتیک فعالیت دارد و آنها را برای ارائه سخنرانی و مصاحبه های مهم آماده می کند در اینباره می گوید: استراتژی مورد استفاده شما برای افزایش این خصوصیات به نوع کاریزمایی بستگی دارد که قصد القایش  را دارید.


او ادامه می دهد:


کاریزمای اقتداری زمانی به کارتان می آید که منزل تان آتش گرفته و باید همه را بیرون کنید. در این موارد شما اهمیت نمی دهید که دیگران چقدر شما را دوست دارند اما برایتان مهم است که از شما تبعیت کرده و حرفتان را گوش دهند.


به گفته او بهترین راه برای تقویت کاریزمای اقتداری بهبود اعتماد به نفس تان است. او غالبا مشتریانش را به کلاس های هنری می فرستد و به آنها تاکید میکند که فضاهای فیزیکی را اشغال کنند:


طوری بایستید که انگار یک گوریل بزرگ هستید و می خواهید رقیب تان را از قلمرو خود خارج نمایید. این کار واقعا سودمند است.


فاکس، استیو جابز را بهترین فردی می داند که در طول دوران فعالیت حرفه ایش «کاریزمای بصری» را به خوبی یاد گرفته. جالب آنکه خانم فاکس کلیپ های سخنرانی جابز را سال های سال است که بازبینی و تحلیل می کند.


او در این باره می گوید: در نخستین سخنرانی جابز می توانید عشق به تکنولوژی را در صحبت هایش مشاهده نمایید. او با عمیق شدن در محصول جدید اپل تلاش می کند آن را به دیگران بفروشد. البته در صحبت هایش نه قدرتنمایی مشاهده می شود و نه گرمایی.



اما به مرور زمان و در طول سال های نخست دهه ۲۰۰۰ میلادی، جابز عناصر کاریزما را کسب می کند. او ابتدا حضورش را به نمایش می گذارد و در طول سخنرانی هایش دیگر به جای آنکه روی محصولات متمرکز شود روی تماشاچیان و مخاطبان تمرکز می کند و به آنها نگاه می نماید.


او در ادامه عنصر قدرت را کسب می کند و به تدریج بخش بیشتری از استیج را در جریان سخنرانی هایش اشغال می نماید و صدایش را با قدرت بیشتری در سالن ها طنین انداز می کند.


البته روش آزموده شده و موفق دیگری هم هست که شخصیت های مطرح دنیا با کمک آن کاریزمای خود را افزایش داده اند و آن مرگ است. تحقیقات نشان داده که بشر عموما بعد از مرگ افراد از آنها چهره ای رمانتیک و البته کاریزماتیک تر در ذهنش ترسیم می کند.


در پژوهشی که به سال ۲۰۱۶ میلادی انجام گرفت از گروهی داوطلب خواسته شد که داستانی در رابطه با حرفه یک دانشمند آمریکایی بخوانند که واکسن مربوط به یک باکتری خاص را ابداع کرده بود. وقتی آنها در مقاله خواندند که آن دانشمند در جریان بررسی باکتری مذکور به بیماری کشنده مبتلا شده و جانش را از دست داده، بیشتر از قبل او را از خود و از آمریکا دانستند و حتی شخصیتی کاریزماتیک را به وی نسبت دادند.


در بخش دیگری از این پژوهش به بریده هایی از روزنامه های آمریکا پرداخته شده که در آنها از مرگ برخی سران آمریکایی در دفتر کارشان بین سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۳ میلادی یاد شده بود و مشخص گردید که این افراد بعد از مرگشان چهره ای کاریزماتیک تر را در افکار عمومی آمریکا پیدا کرده اند.




[ad_2]

لینک منبع