دنبال کننده ها

۱۳۹۷ فروردین ۱۹, یکشنبه

نجات گرگ ها با واکسن‌های خوراکی

[ad_1]


ناجیان حیات ‌وحش برای حفاظت یکی از نادرترین گوشتخواران روی کره زمین یعنی گرگ اتیوپیایی (Ethiopian Wolves) روشی متفاوت را به کار بسته‌اند. آیا اعمال چنین روش‌هایی برای حفاظت از حیات ‌وحش کشور ما نیز ضروری است؟


زیستگاه نادرترین گوشتخوار دنیا


کوهستان‌های بیل اتیوپی (Bale Mountains of Ethiopia) یا کوه‌های اورگوما (Urgoma Mountains) واقع در جنوب شرقی اتیوپی خاستگاه یک گونه در معرض خطر به نام گرگ اتیوپیایی با نام علمی (Canis simensis) می‌باشد.


مشاهدات مستمری که با نظارت کارشناسان اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت و منابع طبیعی (آی‌یو‌سی‌ان) انجام شده، حضور ۲۱۰ فرد از این گونه را در منطقه موسوم به پارک ملی اورگوما تایید کرده که از این تعداد ۱۱۳ فرد بالغ هستند.


در کل زیستگاه‌های این گونه تا امروز ۳۶۶ فرد شناسایی شده است که البته این رقم به معنای تعداد کل جمعیت نمی‌باشد. بر اساس ارزیابی‌هایی که در سال ۲۰۱۱ میلادی انجام شد، درجه حفاظتی در معرض خطر برای گرگ‌ های اتیوپیایی مورد تایید قرار گرفت و بالطبع آن ضرورت و اهمیت طرح‌های حفاظتی نیز بار دیگر نشان داده شد.


گرگ

گرگ اتیوپیایی ماده در حال شیر دادن توله‌هایش


بزرگ‌ترین جمعیت گرگ‌ های اتیوپیایی در کوه‌های اورگوما زیست می‌کند. زیستگاه این گونه بالاتر از خط رویش درختان و در حدود ۳.۲۰۰ متر بالاتر از سطح دریا تخمین زده شده است. از آن جایی که مشاهدات این گونه اغلب پراکنده و به صورت نامنظم است، محققان را به این جمع‌بندی رسانده که ابعاد جمعیت روز به روز کوچک‌تر می‌شود.


گرگ های اتیوپیایی جزو شکارچیان راس هرم غذایی هستند (Apex predators) و به همین دلیل حفاظت از آن‌ها اهمیت به سزایی برای بقای سایر گونه‌ها و حتی انسان‌ها دارد. در حال حاضر تهدیدهایی مانند هاری، دیستمپر سگ‌سانان و تخریب زیستگاه بقای گرگ های اتیوپیایی را زیر سوال برده است. حفاظت از این گونه نیز مستلزم کاهش اثرگذاری تهدیدهای فوق‌الذکر است.


اریک بدین (Eric Bedin) مسوول برنامه‌های پایش میدانی این گونه در کوه‌های اورگوماست. بدین و همکارانش مجبور هستند که برای حفاظت از گرگ ها شرایط سختی را تحمل کنند. افت شدید و آنی درجه حرارت، تغییرات ناگهانی آب و هوا و مسیرهای کوهستانی صعب‌العبور باعث شده که ناجیان حیات وحش روزها و بلکه هفته‌ها به دنبال این حیوانات تک‌زی باشند.


گرگ

گرگ های اتیوپیایی در حال حاضر به ۷ جمعیت ایزوله در مناطق کوهستانی اتیوپی محدود شده‌اند.


بدین درباره زیستگاه این گونه می‌گوید: «هوا به حدی سرد است که در عمل کار را دشوار می‌کند. ما مجبور هستیم که ساعت‌ها بر روی اسب باشیم یا حتی ساعت‌ها پیاده‌روی کنیم تا بتوانیم این حیوانات منحصر به فرد را در زیستگاه‌شان مشاهده کنیم.»


برنامه حفاظت از گرگ های اتیوپیایی


کلادیو سیرو (Claudio Sillero) مدیر برنامه حفاظت از گرگ های اتیوپیایی از دانشگاه آکسفورد می‌گوید: «دست‌اندرکاران حفاظت همه تلاش خودشان را به کار بسته‌اند که بتوانند بقای این گرگ ها را تضمین کنند.»


سیرو و همکارانش بیش از ۳۰ سال است که در این کار هستند. این تیم تاکنون شیوع ۴ مورد بیماری هاری را در گرگ های اتیوپیایی ثبت کرده که در هر بار شیوع نیز ده‌ها جسد از این جمعیت در معرض خطر یافت شده است. بررسی‌ها نشان می‌دهد که برخی از جمعیت‌ها تنها به همین دلیل متحمل ۷۵ درصد کاهش شده‌اند.


برآوردها نشان می‌دهد که امروز کم‌تر از ۵۰۰ گرگ اتیوپیایی در طبیعت زیست می‌کند و درست نیمی از آن‌ها هم همان طور که پیش‌تر گفته شد، در کوه‌های اورگوما هستند.


یکی از برنامه‌های حفاظتی که در حال حاضر برای این گونه انجام می‌شود، طرح واکسیناسیون است. برنامه واکسیناسیون دهانی هاری درصدد است که برای این گونه‌ در معرض خطر یک فرصت برای مبارزه با انقراض ایجاد کند. به گفته سیرو این فرصت می‌تواند بهترین امید برای بقای گرگ‌ها باشد.


گرگ ها

گرگ‌های اتیوپیایی باریک و کشیده هستند و رنگ بدن آن‌ها زنجبیلی است.


کارشناسان درصدد هستند که در اواخر سال ۲۰۱۸ میلادی اقدام به واکسیناسیون گرگ‌ها کنند. واکسن‌ها قرار است که از طریق دهان وارد بدن گرگ‌ها شود و به همین منظور تکه‌های بزرگ از گوشت بز تهیه خواهد شد که واکسن‌ها را در داخل آن‌ها جاسازی خواهند کرد.


دست‌اندرکاران پروژه، گوشت‌ها را در قلمروی از پیش تعیین‌شده گرگ‌ها پخش خواهند کرد. این برنامه از این پس هر دو سال یک‌بار اجرا خواهد شد تا بلکه از این طریق بتوان قدرت ایمنی این گوشتخواران را نسبت به بیماری هاری افزایش داد.


تونی روکی (Tonie Rocke) یک کارشناس بیماری‌های حیات‌ وحش از ایالت ویسکانسن (Wisconsin State) در این زمینه می‌گوید: «واکسیناسیون گسترده گونه‌های در معرض خطر، آن هم در طبیعت از جمله تلاش‌های نادر در راستای حفاظت از گونه‌هاست. سال‌ها طول می‌کشد تا آزمایش‌ها نشان دهد دقیقا چه نوع واکسیناسیونی می‌تواند برای یک حیوان وحشی مناسب باشد. طبیعی است که وضعیت در مورد گونه‌های نادر و در معرض خطر فرق‌هایی دارد و از سوی دیگر یافتن ابزار مناسب هم برای واکسیناسیون اغلب مشکل مهمی است.»


تیم تونی روکی قرار است که مشابه همین کار را در دشت‌های بزرگ شمال آمریکا (North America’s Great Plains) انجام دهد. آن‌ها در حال آزمایش یک واکسن دهانی هستند که بناست بر روی سگ‌های دشتی آمریکا (یک نوع جونده بومی آمریکای شمالی که ظاهری شبیه سنجاب دارد) و سمورهای در معرض خطر انقراض مورد استفاده قرار گیرد.


خوشبختانه دو اتفاق مهم رخ داده که باعث شده تا امکان موفقیت طرح‌هایی از این دست افزایش پیدا کند: مورد نخست پیشرفت فناوری تولید واکسن است و مورد دوم نیز افزایش توجه عمومی و بالاخص بخش کثیری از جامعه نسبت به مسایل بهداشتی و علمی که به موضوعاتی از این دست علاقمند و در عین حال حساس هستند.


در حقیقت حفاظت از حیات وحش تلاشی است که نه‌تنها به یک گونه بلکه به سایر زیستمندان از جمله انسان نیز کمک خواهد کرد تا بتوانند زندگی سالم‌تری داشته باشند.


بیماری‌ها و حیات‌وحش


افزایش انتقال بیماری‌ها به حیات وحش در نتیجه فعالیت‌های انسانی و تقابل آن‌ها با انسان، مهم‌ترین تهدید پیش‌روی بسیاری از گونه‌های در معرض خطر و اکوسیستم‌ها است. ارگانیزم‌های بیماری‌زا مانند باکتری‌ها، ویروس‌ها، قارچ‌ها و آغازیان می‌توانند تاثیرات مهمی بر گونه‌های آسیب‌ پذیر و حتی کل ساختار یک اکوسیستم داشته باشند.


گرگ وحشی

گرگ‌های اتیوپیایی اغلب جاهایی را برای زندگی ترجیح می‌دهند که پوشش گیاهی آن‌ها علفی باشد. بدیهی است که حضور جمعیت قابل ملاحظه‌ای از جوندگان نقش مهمی در تغذیه آن‌ها خواهد داشت.


فعالیت‌های انسانی ممکن است که منجر به شیوع ناقل‌های بیماری مثل حشرات شود. به عنوان مثال غنی کردن هرچه بیش‌تر مواد غذایی کشاورزی به دلیل افزایش رواناب‌های حاوی کود و مواد شیمیایی، افزایش پساب تصفیه‌ نشده و افزایش میزان رسوب حاوی نیتروژن منجر به این می‌شود که جمعیت گونه‌های بیماری‌زا نیز افزایش پیدا کند و این مساله در نهایت شیوع بیماری‌های همه‌گیر میان جانوران و انسان را در پی خواهد داشت.


علاوه بر این، تقابلات با انسان‌ها و حیوانات اهلی باعث می‌شود که جانوران وحشی در معرض بیماری‌هایی قرار گیرند که پیش از این با آن‌ها روبرو نشده‌اند و همین مساله می‌تواند بر ابعاد و تراکم جمعیت‌های جانوران وحشی به شدت تاثیرگذار باشد و آن‌ها را کاهش دهد.


در سیاه‌کوه پارک ملی کویر هرچند ساله اپیدمی طاعون دامی انتقال یافته از دام‌های اهلی باعث مرگ و میر گسترده‌ای در جمعیت پازن‌ها می‌شود. در سال ۱۳۹۴ استان‌های مرکزی، زنجان، البرز و سپس قزوین شاهد تلفات گسترده کل و بزهای وحشی بودند. عامل این تلفات نیز بیماری طاعون نشخوارکنندگان کوچک Peste des Petits Ruminants (PPR) است که به آن «طاعون بز» نیز می‌گویند.


رام

طاعون نشخوارکنندگان کوچک در پارک ملی سالوک، خراسان شمالی


طاعون نشخوارکنندگان کوچک، نخستین بار در سال ۱۹۴۲م. (۱۳۲۱ ه.ش.) و در غرب آفریقا شناسایی شد. این بیماری در اصل یک بیماری ویروسی و مهلک است که عمدتا گوسفند و بز اهلی و قوچ‌ و میش‌های وحشی به آن مبتلا می‌شوند. این بیماری مسری و کشنده است و در شرایط حاد احتمال تلف شدن حیوان حدود ۸۰ درصد است.


طاعون نشخوارکنندگان کوچک در مورد حیوانات اهلی از طریق واکسیناسیون، قرنطینه و در بعضی موارد معدوم‌سازی قابل پیشگیری است اما در مورد حیوانات وحشی به دلیل عدم امکان درمان یا قرنطینه اغلب با تلفات گسترده همراه می‌شود.


برخی از کارشناسان معتقدند که عدم رعایت ساده‌ترین نکات مدیریت حیات‌وحش در زیستگاه‌های کشورمان از دلایل چنین تلفات گسترده‌ای است. بدیهی است که افزایش جمعیت علفخواران همیشه مطلوب نیست. به عنوان مثال اگر تعداد پازن در منطقه‌ای از ظرفیت آن زیستگاه فراتر رود نه‌تنها خطرات زیادی کل آن زیستگاه را تهدید می‌کند بلکه در عین حال در صورت شیوع بیماری‌ها نیز شاهد تلفات فاجعه‌باری خواهیم بود.


چرا بیماری بقای حیات‌ وحش را تهدید می‌کند؟


همان طور که اشاره شد، بیماری ممکن است تنها و مهم‌ترین عامل تهدید برخی از گونه‌های نادر باشد. کاهش جمعیت‌های پرتعداد قورباغه‌ها در اغلب زیستگاه‌های جنگلی بکر و طبیعی سرتاسر جهان ظاهرا به دلیل معرفی یک بیماری قارچی ناشناخته است.


آخرین جمعیت راسوهای پاسیاه (Mustela nigripes) شناخته‌ شده در طبیعت به وسیله‌ ویروس بیماری موسوم به دیستمپر سگ‌سانان در سال ۱۹۸۷م. (۱۳۶۶ ه.ش.) از بین رفت در حالی که تنها تعداد معدودی از افراد سالم این گونه برای یک برنامه پرورش در اسارت زنده‌گیری شده بودند.


یکی از چالش‌های عمده مدیریت برنامه‌های پرورش در اسارت همیشه این بوده که چطور این حیوانات اسیر را در برابر بیماری‌هایی مثل دیستمپر سگ‌سانان، ویروس‌های انسانی و سایر بیماری‌ها محافظت کنند. این امر اغلب از طریق اعمال برنامه‌های شدید قرنطینه و تقسیم نمودن جمعیت در اسارت به گروه‌های مجزا از نظر موقعیت متفاوت جغرافیایی زیستگاهی میسر شده است.


خطر بیخ گوش گوزن‌های زرد ایرانی


گوزن‌های زرد در دنیا دو زیرگونه ایرانی و اروپایی دارند. گوزن زرد ایرانی  یکی از منحصر به فردترین پستانداران ایران و از خانواده گوزن‌ها است. شناسایی گوزن‌های زرد دز و کرخه در سال ۱۳۳۵ تب حفاظت از آن‌ها را بالا برد. در سال ۱۳۳۷ دو راس گوزن زرد با شرط عدم محدودیت زمانی و تحویل مجدد تعدادی از بازماندگان، به باغ­ وحش موسوم به اپل کرونبرگ(Opel Kronberg Zoo)  منتقل شدند.


گرگ

راسوهای پاسیاه که جمعیت شناخته شده آن‌ها در طبیعت به واسطه بیماری دیستمپر سگ‌سانان از بین رفت.


مرگ نخستین گوزن نر در آلمان و اختلاط جنس ماده با سایر گوزن‌های زرد اروپایی، تولد هیبریدها را به دنبال داشت. سازمان محیط­زیست در سال ۱۳۴۲ با انتقال ۶ راس از گوزن‌های يافت شده در منطقه دز وكرخه به دشت ناز ساری پروژه تکثیر در اسارت را آغاز کرد.


یکی از ناشناخته‌های گوزن زرد ایرانی وضعیت سلامت خود حیوان و البته زیستگاه‌های آن است. نظر به پیش ­زمینه‌های گذشته از جمله تلفات جمع­کثیری از گوزن‌ها در اثر ابتلا به میاز، وضعیت سلامت آن‌ها نیز از بسیاری جهات قابل تامل است. عدم توجه به ضوابط اولیه طراحی و ارزیابی زیست­ محیطی سایت‌های کنونی تکثیر و پرورش از جمله مواردی است که می‌تواند خطر ابتلا به بیماری‌ها را افزایش دهد.


سایت تکثیر در اسارت کرخه از این منظر گویای یک تجربه تلخ است. این منطقه در گذشته و پیش از ساخت سد، سالانه چندین بار زیر سیل می‌رفت. غرقابی شدن منطقه جدای از معضلات خاص خود، حداقل مزیت کنترل فیزیکی جمعیت کنه را به دنبال داشت. در حالی­که اکنون دیگر این شرایط وجود ندارد. چند سال پیش تعدادی از گوزن‌های سایت کرخه تلف شدند. علت این بود که نخست کنه‌های خونخوار به عنوان انگل وارد بدن میزبان شده و سپس با ترک میزبان زمینه را برای انگل دیگری به نام (Chrysomya bezziana) مهیا ساختند.


این مگس عامل ثانویه­ای بود که به سرعت در بافت‌های بدن حتی چشم و گوش این حیوانات تخم‌ریزی کرد و فاجعه­ای تازه رقم خورد.


چه باید کرد؟


واقعیت مسلم این است که بیماری‌های عفونی مثل هاری، بیماری لایم، آنفولانزا، آنفولانزای پرندگان، ویروس هانتا (Hanta Virus) و دیستمپر سگ‌سانان می‌توانند در میان جمعیت‌های حیات‌وحش، حیوانات اهلی و انسان‌ها گسترش پیدا کرده و سلامت آن‌ها را به مخاطره بیندازند. علت هم اغلب ساده است: افزایش تراکم‌های جمعیتی، گسترش فعالیت‌های کشاورزی و سکونتگاه‌های انسانی در مناطق حفاظت‌شده.


گوزن

گوزن‌های زرد ایرانی، عکس از امین میرزایی


کارشناسان می‌گویند که برای توقف بیماری‌ها می‌بایست نخست از گسترش آن‌ها در میان حیوانات نگهداری ‌شده در اسارت جلوگیری کرد و سپس اطمینان حاصل کرد که بیماری‌های جدید به طور اتفاقی به جمعیت‌های حیوانات وحشی منتقل نمی‌شوند.


سه اصلِ شناخت بیماری‌های مسری که پیامدهای مشخصی دارند را می‌بایست حتما برای حفاظت، مدیریت، پرورش و تکثیر در اسارت گونه‌های در معرض خطر مدنظر قرار داد.


نخست این که هم حیوانات اسیر و هم آن‌هایی که به صورت وحشی در طبیعت زیست می‌کنند، در جمعیت‌های انبوه ممکن است با فشارهای مستقیم مضاعف از جانب انگل‌ها و بیماری‌ها مواجه شوند.


دوم این که متاسفانه تاثیرات غیرمستقیم ناشی از تخریب زیستگاه می‌تواند آمادگی و یا استعداد یک موجود زنده را در برابر بیماری‌ها افزایش دهد و در نهایت این که در بسیاری از مناطق حفاظت ‌شده، باغ وحش‌ها، پارک‌های ملی و زمین‌های کشاورزی که به تازگی تغییر کاربری داده و به زیر کشت رفته‌اند؛ گونه‌ها معمولا در تماس با گونه‌هایی مثل انسان‌ها و حیوانات اهلی قرار می‌گیرند که یا به ندرت و یا حتی هرگز در حیات‌ وحش نبوده‌اند. بنابراین بیماری‌هایی همچون هاری، لایم، آنفولانزا، دیستمپر، هانتاویروس و آنفولانزای پرندگان می‌توانند از این طریق از یک گونه به گونه دیگر منتقل و در بین آن‌ها به راحتی گسترش پیدا کنند.


در آخر این که نباید فراموش کرد اگر ما امروز راه‌‌حلی برای بیماری‌های عفونی و واگیردار از این دست پیدا نکنیم، آن‌ها می‌توانند خیلی راحت نه‌تنها در میان جمعیت‌های حیات‌ وحش، بلکه در میان حیوانات اهلی و انسان‌ها نیز گسترش پیدا ‌کنند.


منبع:iucnredlist.org, sciencenews.org, A premier of Conservation Biology


 




[ad_2]

لینک منبع